یه چیزی رو یکی دو روزه میخوام باهاتون مطرح کنم. راستش همسرم گفتن که فعلا برای مدتی کامنتام بسته باشه. خیلی هم خشن گفت [خنده]. شماها برام عزیزین. ولی نمیخوام به اعتماد همسرم خیانت کنم. من دارم روزی بیست دقیقه مو خالی میکنم برای این وبلاگ و تا وقتی احساس کنم حرفی برای بچه های اینجا دارم به این روند ادامه خواهم داد. خدا میدونه با وجود دوقلوها چقدر سخته هر روز نوشتن. ولی دارم یه تمرین شخصی میکنم که بتونم تو همین شرایط سخت ابعاد مختلف زندگیمو تنظیم کنم ، غرق در بچه داری نشم و خودمو قویتر کنم.

باتوجه به اینکه کامنتام بسته ست ، تصمیم گرفتم از طریق لایک و دیسلایکها بازخورد بگیرم. ممنونم که همیشه بهم محبت دارین. ولی کمکم کنین که بازخوردم درست باشه. لطفا دقت کنین توی لایک و دیسلایکتون. صرفا بر مبنای حب و بغضای شخصیتون نباشه. چون کاملا ترتیب اثر میدم توی سیر مباحثم. مثلا من الان دارم از برآیند لایک و دیسلایکها اینطور برداشت میکنم که پستهای ازدواج طورم به افراد خیلی کمی کمک میکنه. و حتی مخالفای سرسختی هم داره که ممکنه بخاطر این باشه که نظرات منو اشتباه میدونن. پس مثلا باید تعداد این مدل پستها رو کمتر کنم (چون متقاضی کمتری داره) ، یا سبک بحثمو عوض کنم (چون به نسبت بقیه پستها دیسلایک زیادی خورده) و یا حتی متوقفش کنم (اگه این روند لایک و دیسلایک ادامه پیدا کنه).
بنابراین ازتون تقاضا میکنم که لطفا خنثی نباشین و توی هر پست با لایک و دیسلایک راهنماییم کنین که بتونم جمعبندی درستی داشته باشم از وضعیت و نحوه ادامه اون موضوع. درواقع ازتون میخوام حب شخصیتون به بنده و یا بغضتونو کنار بذارین و در مقام یک قاضی پستها رو قضاوت کنین. و بدونین لایک و دیسلایک نکردنتون هم مؤثر خواهد بود بر روند من. پس تصور نکنین که اگه ممتنع رد شدین ، مسئولیتی متوجهتون نیست. قضاوت شماست که آینده این وبلاگ رو تعیین میکنه. حتما درکم میکنین که با وجود دوقلوها ، اگه قراره وبلاگنویسی منظم رو ادامه بدم ، باید انگیزه و معیار داشته باشم و برام جدی باشه. پس کارتونو جدی بگیرین.
خیلی خیلی ممنونم از همکاریتون.



* اجازه بدین سوء استفاده کنم از اینکه بابای دخترا امروز داره بچه داری میکنه و یه نکته دیگه رو تشریح کنم درباره پست قبل. احساس میکنم یه وجه مهم ماجرا رو نگفتم.
ببینین بچه ها! ممکنه بگین که با لیستی رأی ندادن ، جریان ی مقابل وارد مجلس میشه. و مثلا از دو سه روز دیگه که نتایج میاد ، بگین تفکری که لیستی رأی نداد اشتباه کرد و متهمش کنین.
من میخوام بهتون بگم که بنظر من جوان انقلابی هیچ ارادتی به هیچ جناحی نباید داشته باشه. ما فارغ از رنگها و جناحها ، برای انتخابمون نیاز به معیار داریم (که رنگ و جناح هم میتونه بخشی از معیار باشه ، ولی همه ش نیست). تجربه نشون داده که تو بازه یکماهه قبل از هر انتخابات ، رهبری تشریف میارن و نکاتی درباره شاخصها و معیارها ارائه میدن که این میشه نصب العین و ملاک منی که خودمو در زمره جوان انقلابی میبینم. رهبری امسال یه سری معیار دادن درباره شخص. حالا وقتی ما میبینیم تو لیست جناح موسوم به جناح انقلاب ، عناصری وجود دارن که شاخصهای اصلی حضرت آقا رو ندارن ، باید توجیه کنیم که چون تو لیست جناح انقلابیه باید بهش رأی بدیم؟! اتفاقا من و شما باید سران اون جریان ی رو ادب کنیم که بعد از چندین و چند انتخابات و شکستهای متوالی ، هنوز به بلوغ استراتژیک نرسیدن. و حتی بهشون بفهمونیم که دوره ت دیگه تموم شده فرمانده [چشمک]. 
نکته بعدی اینکه رهبری هر بار یه ساز و کاری برای انتخاب تعیین میکنن. مثلا سر ماجرای شورای شهر ، خط دهی کردن که مردم! منم مثل شما بسیاری از این لیست رو نمیشناسم. ولی اعتماد میکنم به سرلیستها. اما امسال من جایی ندیدم که تأکید رهبری بر لیست باشه. حتی روی نکته مقابلش تکیه و تأکید کردن. آیا رهبری خبر نداشتن که آقایون لیست میبندن؟ آیا نمیدونستن که با لیستی رأی ندادنِ ما ، جناح مقابل احتمال داره نماینده بیاره تو مجلس؟ آیا رهبری امر رو به خودمون واگذار کردن که رشد کنیم؟ چطور وقتی دارن کاملا دایرکت نحوه انتخاب اصلح رو توضیح میدن ، ما توجیه میکنیم که امر به خودمون واگذار شده؟
من و شما امسال وظیفه ای داشتیم که مثل بقیه وظایفمون برای انجامش نگاه کردیم به اشارات رهبرمون. آیا اینکه ما داریم با معیار صریح رهبری عمل میکنیم ارزشمنده یا اینکه بشینیم مثل پیرمردهای جناح مدنظر و ت و نخبگان ی و فرهنگی و دم و دستگاه پشت سرشون ، مصلحت اندیشی و تفسیر برأی کنیم برای نحوه انتخابمون؟
نکته آخر اینکه ممکنه چند نفر از لیست مقابل ما بخاطر نحوه رأی دادنمون برنده بشن. ممکنه دو سال دیگه ببینیم بعضی از سرلیستهاشون چه هزینه هایی به کشور تحمیل میکنن. آیا این دلیل بر اشتباه ماست؟ آیا ما اشتباه کردیم؟ من میگم نه. چون ما نمیدونیم اگه آدمای فشل و شبهه ناکِ لیستِ جریان موسوم به انقلاب وارد مجلس میشدن ، چه هزینه هایی بر کشور تحمیل میکردن. ما نمیدونیم چقدر بدبینی نسبت به بچه های انقلابی رو افزایش میدادن. و نمیدونیم خود بچه های انقلابی چقدر دده میشدن نسبت به مسئولینی که بهشون امید بسته بودن و بخاطرشون لیستی رأی داده بودن. 
بنابراین من معتقدم که ما عملا نمیتونیم اشتباه یا درست بودن عملکردمون رو به آینده واگذار کنیم و بعد به همدیگه بگیم دیدی با بی بصیرتی به لیست رأی ندادی و چه هزینه ای به کشور تحمیل شد؟ همین الان بنظرم همه چیز مشخصه. ما شاخص داشتیم برای نحوه انتخاب و رأی دادن. و معتقدیم شاخصمون کاملا آگاهانه سیر سخنرانیهای امسال رو پیش بردن. بنابراین ملاکمون همین الانه و الفاظ و هدایتهای کسی که به کیاستش شک نداریم.
اینا نظرات و تحلیلهای منه و ضمانتی برای درست بودنش ندارم.


(بچه هایی که با خط فکری من موافق نیستن منو ببخشن که وقتشونو گرفتم. حداقلش اینه که یه سر تأسف ت میدین و میگین این شیدا چقدر ابلهه. [چشمک])

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مجله اینترنتی نیمکت همسایه سایه ات به سرم مستدام باد ارومیه (سیلوانا. مرگور) گیگاداک وبلاگ کرمان varianservice فروشگاه اینترنتی آفرینش آموزش تخصصی زبان انگلیسی سالم زیبا طرحی انواع کارت ویزیت لوگو